در برخی از مواقع هنگامی که فرد مسلمان با یک موقعیت زمانی یا مکانی ویژه جهت استجابت دعا واقع می شود زبانش از بیان خواسته ها قاصر مانده و نمی داند از خالق خویش چه بخواهد. این مسئله دلایل گوناگونی می تواند داشته باشد. گاه از فرط نشاط و بساطت روح است، گاه از درک بزرگی توفیقی است که نصیبش شده که حتی در بین انبیا نیز دیده می شود. سئوال حضرت موسی (علیه السلام) در این شب عزیز از خداوند از این نوع است
او به خدای خود عرضه داشت:
«خدایا! می خواهم به تو نزدیک شوم. فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر بیدار باشد. گفت: خدایا! رحمتت را می خواهم. فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خدایا! جواز گذشتن از پل صراط را می خواهم. فرمود: آن از آن کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. گفت: خدایا! از درختان و میوه های بهشتی می خواهم. فرمود: آنها برای کسی است که در شب قدر مرا به پاکی یاد کند. گفت: خدایا! رهایی از آتش جهنم را می خواهم. فرمود: آن برای کسی است که از گناهانش در شب قدر استغفار کند. گفت: خدایا! خشنودی تو را می خواهم. فرمود: خشنودی من از آن کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند».
در برخی موارد نیز فرد به راستی نمی داند که در این موقعیت بزرگ چه چیز از خدای خود بخواهد. در این زمینه روایتی وجود دارد که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) صریحاً مشخص فرمود که در شب قدر باید از خدا چه چیزی خواست.
(قیل للنبی(صلی الله علیه و آله)انْ اردکت لیلة القدر فما اسأل ربی؟ قال(صلی الله علیه و آله): العافیة؛ از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) سؤال شد که اگر شب قدر را درک کردیم از خدا چه بخواهم؟
فرمود: سلامتی بخواهید».